به یک دختر پیشنهاد دادم و ایشون رد کردن

Question

سلام وقتتون بخیر واقعا ذهنم درگیره و واقعا احساس افسردگی میکنم و می‌خوام بدونم آیا اینجور که پیشنهاد دادم آیا اشتباه بوده کجای کارم اشتباه بوده واقعا هر روز که ایشون را میبینم بیشتر از تو آب میشم و…

ببیند من ۲هفته پیش بعد یکی از کلاس ها بعد از ۲سال منتظر بودن و این که دیگه تحمل نداشتم چون واقعا این اواخر حال روحیم خوب نبود و ذهنم را مشغول خودشون کرده بودن و همینطور این اواخر یکم با هم حرف می‌زدیم در حد جزوه و سلام و… و این که رفتارشون هم جوری بود که اینکار ایشون هم به بنده علاقه دارند مثلاً من آخر کلاس میشستم ایشون مدام هی بر میگشت و با پشت سریش که حرف میزد به من نگاه میکرد تا چند باری که چشم تو چشم هم شدیم یا مثلاً جزوه برام فرستادم با این که دوستام میگفتن احتمال این کار صفره و کار های دیگه که واقعا جایش نمیشه وگرنه می گفتم و این باعث شد دو هفته پیش بهشون پیشنهاد بدم و ایشون اون اول صحبت قبل از این که درخواست پیشنهاد بدم خیلی خوش برخورد و میخندید یهو تا بهشون گفتم یک دفعه مثل خمیر وا رفت و گفت نه و من هم شوکه شدم و هم دل ندارم که ازشون بپرسم دلیل نه شون رو سبک بیان کردنم هم فامیلشون را گفتم سلام کردم ایشون اومد سمت من بعد گفت من از ترم فلان به شما علاقه دارم میشه بیشتر آشنا بشیم و ایشون هم گفتن نه متاسفانه و من کلا کلاس های اون هفتم را نرفتم و ایشون فهمیدن ولی الان که دوباره کلاس ها را میرم تا ایشون را میبینم مدام اون لحظه میاد جلو چشمام و ایشون هم همینجور از بنده فرار می کنند اینگار خجالت می کشند از بنده نمیدونم چیکار کنم واقعا هیچ روزی نیست که حال روحیم خوب باشه ایشون هم تو همون هفته کلا در فضای مجازی کلا رفتارشون عصبی بود در صورتی که پروفایل های خودشون را برداشتم عکس با لباس سیاه و کلاه سیاه گذاشتن و یه عکس غمگین گرفتن و Bio خودشون هم ♥️?گذاشتن حالا نمی‌دونم مربوط میشه یا نه ولی دیگه دیر میام سر کلاس و وقتی که منو میبینه مظطرب میشه و ناخوناشون را میخورن در صورتی که یکی از دوستای من با ایشون چند تا کلاس دارند و من اونها را ندارم میگن این حرکات را انجام نمیده و یجورای فقط کلاس های که من هستم این کار را انجام میده مثلاً این هفته همینجور دوستشون من نگاه میکرد سر کلاس جوری که واقعا منو عصبی کرده بودن و… یا اینکه آخر کلاس بلند شدن و روبه من وایسادن و یکی از دوستای من می گفت که شما را نگاه می کرد اون موقع نمیدونم چیکار کنم میترسم دوباره بهشون پیشنهاد بدم بگه این دیگه چقدر پیله هست و… یا دوباره منو خورد کنه

لطفاً کمکم کنید من تا حالا تجربه این کار را نداشتم و واقعا به کمک شما احتیاج دارم .؟؟

پاسخ ها ( 3 )

  1. دلیل حال روحی بد شما فقط و فقط اینه که وابسته ی طرف مقابل هستین تنها راهنمایی من به شما اینه که این وابستگی رو کم و کمتر کنید
    بدترین فکر توی این لحظه اینه که فکر کنید این شخص دیگه آخرشه
    ولی من حاضرم قسم بخورم که اصلا اینطور نیست ??

  2. برید پیشنهاد *ازدواج* بدید قبول میکنه

  3. سلام
    به نظر من دلیلش رو بپرسید
    خیلی ها از اینکه بپرسن هراس دارن
    چون میترسن از جوابشون
    ببینید اینکه دلیلشو بدونید و جواب باب میل تون نباشه خیلی بهتر از اینه که هرگز نفهمید و بیشتر تلقین کنید که من ایراد دارم و فلانم
    یا احساس افسردگی داشته باشین
    پرسیدن و حرف زدن منطقی با طرف مقابل باعث از بین رفتن سوءتفاهم میشه

ارسال یک پاسخ